سحر امامی، مجری شیرزن صدا و سیما کیست؟ جبلی: خللی در اراده ما برای شکست رسانه‌ای جبهه کفر به وجود نیامده است سِرّ برجای ماندن ایران چیست؟ | یادداشت استاد شفیعی کدکنی درباره «مشی ایران» واکنش کاربران فضای مجازی به شجاعت و صلابت سحر امامی، مجری صداوسیما سحر امامی: چرا صدای مردم را خاموش می‌کنید؟ + فیلم و نظر کاربران جامعه رسانه‌ای کشور: در صف اول روایت حقیقت در کنار مردم ایستاده‌ایم چند بیت از شاعر روشندل مشهدی | سالی که حرف جنگ نباشد مبارک است خانه پدری لاله و ستاره اسکندری بر اثر بمباران تخریب شد هشدار یک کارشناس رسانه درباره بازنشر اخبار جنگی: در زمین دشمن بازی نکنید در پناه واژه‌ها | نگاهی به ادبیات جنگ و نگاهداشت حافظه جمعی سریال فلسطینی «خاک خونبار» روی آنتن تلویزیون + زمان پخش ژیلا صادقی: هنر می‌تواند در جنگ برای مردم امیدبخش و آرامش‌دهنده باشد سلام نظامی یک ملت | برنامه‌ هنرمندان مشهدی در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی تابلوی عاشورایی که با شهادت، ناتمام ماند | درباره منصوره عالیخانی، اولین شهید هنرمند جنایت‌های رژیم صهیونیستی در ایران کارگردان سریال معمای شاه، اقدام جنگ‌طلبانه و منفور اخیر رژیم صهیونیستی را شدیداً محکوم کرد صنعتِ سرگرمی سوءاستفاده از تجهیزات نظامی است! اعلام آمادگی رضا رشیدپور برای اجرای برنامه در تلویزیون پاسخ گویی به افکار عمومی، رسالت خبرنگاری بحران
سرخط خبرها

حکایت پسر بی شعور و کانال چهل وپنج هزار تومان

  • کد خبر: ۱۴۷۴۸۰
  • ۰۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۵
حکایت پسر بی شعور و کانال چهل وپنج هزار تومان
روزی پسرِ بی شعورِ شاعرمسلکِ لاابالیِ میراث بربادده در حالی که کاپشنش را بر تن کرده بود و در خیابان‌های شهر می‌گشت و به اطراف نگاه می‌کرد و شعر‌های فاقد وزن و قافیه می‌سرود و باد هوا می‌خورد، در گوشه‌ای از خیابان به گلی برخورد کرد که پیش از بهار روییده بود.

در روزگاران قدیم (حوالی صفاریان، نرسیده به سامانیان) شخص تاجری که دارای املاک بسیار (شامل خانه،  ویلا در شمال، دو دهنه مغازه در بازار بزرگ تهران و سه دانگ از یک پاساژ در ایران زمین) و اموال فراوان (شامل خیلی پول) بود، درگذشت و دارایی اش به تنها پسرش رسید که پسری بی شعور، شاعرمسلک، لاابالی، گیاه خوار و به کلی فاقد عقل معاش بود. دیری نگذشت که پسر در اثر بی شعوری، شاعرمسلکی، لاابالی گری، گیاه خواری و فقدان عقل معاش، میراث پدر را (که شامل همه چیز‌هایی بود که در بالا آمد) به خاک فنا داد و از همه آن اموال و املاک و مستغلات، تنها یک کاپشن خارجیِ برند (نشان) که بر تن داشت، برایش ماند.

روزی پسرِ بی شعورِ شاعرمسلکِ لاابالیِ میراث بربادده در حالی که کاپشنش را بر تن کرده بود و در خیابان‌های شهر می‌گشت و به اطراف نگاه می‌کرد و شعر‌های فاقد وزن و قافیه می‌سرود و باد هوا می‌خورد، در گوشه‌ای از خیابان به گلی برخورد کرد که پیش از بهار روییده بود. از آنجا که ضرب المثل «با یک گل بهار نمی‌شود» هنوز به افواه راه نیافته بود، پسر بی شعور تصور کرد با یک گل بهار شده است.

در نتیجه با خود گفت: حالا دیگر باد بهاری خواهد وزید و علاوه بر آنکه آلودگی‌ها را با خود خواهد برد، هوا را نیز گرم خواهد کرد و من دیگر به این کاپشن نیازی نخواهم داشت. پس کاپشنش را از تن درآورد و برای فروش دست گرفت.

یکی از مغازه داران منوچهری که جنس شناس بود، کاپشن را در دست پسر بی شعور دید و وقتی فهمید قصد فروش دارد، آن را در ازای دو میلیون تومان از وی خرید. پسر بی شعور دو میلیون تومان را گرفت و به سمت میدان فردوسی به راه افتاد، اما هنوز به میدان نرسیده بود که باد سردی وزید و پسر بی شعور احساس سرما کرد.

به تقویم دیجیتال یکی از صرافی‌ها نگاه کرد و دید تازه اوایل بهمن است و تا بهار خیلی مانده است. پس به منوچهری برگشت و نزد مغازه داری که کاپشنش را به او فروخته بود رفت و گفت: ببخشید، اگر ممکن است کاپشنم را پس بده. مغازه دار گفت: جنس خریداری شده پس داده نمی‌شود.

پسر بی شعور گفت: هوا سرد است، حالا من چه کنم؟ مغازه دار گفت: می‌توانم کاپشن را به تو بفروشم. پسر بی شعور دو میلیون تومان را که در ازای کاپشن گرفته بود به همراه دستش به سمت مغازه دار دراز کرد. مغازه دار گفت: اوه نه، ساعتی پیش که کاپشنت را فروختی، قیمت دلار در کانال چهل وسه هزار تومان بود، اما اکنون وارد کانال چهل وپنج هزار تومان شده و معلوم هم نیست کی خارج شود. این کاپشن الان شش میلیون تومان قیمت دارد. داری بده، کاپشن را بخر.

پسر بی شعور گفت: ندارم. مغازه دار گفت: پس به مدت شش روز به عنوان پادو در مغازه من کار کن. پسر بی شعور گفت: نمی‌شه پنج روز؟ مغازه دار گفت: باشه. بدین ترتیب پسر بی شعور بدون نتیجه خاصی شش روز نزد مغازه دار پادویی کرد و دلار نیز از کانال چهل وپنج هزار تومان خارج نشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->